ضرب المثل های انگلیسی پرکاربرد و رایج با ترجمه (بخش اول)
اگر به زبان انگلیسی علاقه مندید و فیلم و سریال به زبان انگلیسی زیاد تماشا می کنید، قطعا دانستن ضرب المثل های انگلیسی برایتان جالب است و به درک بهتر زبان محاوره سریال ها کمک بسیاری می کند. برای درک ضرب المثل ها، دانستن معنای کلمات و پیروی از قواعد دستوری کمک چندانی نمی کند. بنابراین برای اینکه بتوانید ضرب المثل های انگلیسی در گفتارتان به کار ببرید و یا حین مواجه با آن ها معنایشان را درک کنید، لازم است آن ها را از پیش بشناسید. در ادامه ضرب المثل های پر کاربرد انگلیسی را خواهید دید.
The grass is always greener on the other side
مرغ همسایه غازه
To run with the hare and hunt with the hounds
یکی به میخ و یکی به نعل زدن
There is no smoke without fire
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها
Strike while the iron is hot
تا تنور داغه نون رو بچسبون
To dance to a person's tune
به ساز کسی رقصیدن
The early bird catches the worm
سحر خیز باش تا کامروا شوی
To bite off more than you can chew
لقبه بزرگتر از دهان برداشتن
East, west, home's best
هیچ جا خونه خود آدم نمیشه
To carry coals to Newcastle
زیره به کرمان بردن
No pain, no gain
نابرد رنج گنج میسر نمی شود
To bite a file
آب در هاون کوبیدن
A poor workman blames his tools
عروس نمیتونه برقصه، میگه زمین کجه
Many a little make a mickle
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
A bird in the hand is worth two in the bush
سیلی نقد به از حلوای نسیه
Rome was not built in a day
گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی
You saw nothing, you heard nothing
شتر دیدی ندیدی
Take a chance while it is available
شانس یکبار در خونه آدم رو میزنه
It's never too late to mend
ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است
You may know by a handful the whole sack
مشت نمونه خروار است.
You can not burn the candle at both ends
نمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.
You can’t dance at two weddings.
با یک دست نمی توان دو هندوانه بر داشت.
You can’t mend a broken egg
آب رفته به جوی بر نگردد.
You can not sell the cow and drink the milk
نمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.
You buy land, you buy stones, you buy meat, and you buy bones
گنج بی مار و گل بی خار نیست.
You may end him but you’ll not mend him
توبه گرگ مرگ است.
You can lead a horse to water, but you can’t make him drink
هیچ کاری با زور درست نمی شود؛ زور همیشه کارساز نیست.
You win some/a few; you lose some/a few
زندگی برد و باخت دارد.
You are what you eat
غذای انسان ماهیت انسان را می سازد.
You have taken the good with the bad
باید خوب را با بد پذیرفت.
A Younger idler, an old beggar
جوان بیکار امروز، گدای پیر فرداست.
در جوانی کار کن تا در پیری گدایی نکنی.
You reap what you sow
خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم
دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم
You pay your money and you take your choice
هر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری.
You can do anything, but not everything
شما می توانید هر کاری را انجام دهید اما نمی توانید همه کارها را انجام دهید.
You can’t put the clock back
گذشته ها گذشته است.
Years teach us more than books
سالها بیشتر از کتابها به ما درس می دهند.
?You want a thing done, does it yourself
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.
You can’t keep a good man down
خواستن توانستن است.
You saw nothing, you heard nothing
شتر دیدی ندیدی.
You took the words out of my mouth
جانا سخن از زبان ما می گویی.
You are scraping the bottom of the barrel.
ملاقه ات به ته دیگ خورده است.
You can’t win
مقسّمت ندهد روزی که ننهادست.
You can educate a fool, but you can not make him think
آدم احمق را می توان تربیت کرد اما نمی توان به تفکر واداشت.
You can’t have your cake and eat it too
نمی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.
You can’t take it with you when you die
ثروت را به هنگام مرگ با خود به گور نتوان برد.
You can not put out a fire with oil
آتش را با آتش خاموش نتوان کرد.
You can not wash a black a more white
که زنگی به شستن نگردد سفید.
You can not catch old birds with chaff
عنقا را به دام نتوان گرفت.
You must lie on the bed you have made
خود کرده را تدبیر نیست.
You are a back seat driver
کنار گود نشستی و می گویی لنگش کن.
You must grin and bear it
باید بسوزی و بسازی.
You can’t see the wood for the trees
آنقدر سمن است که یاسمن پیدا نیست.
You can’t make bricks without straw
با دست خالی نمی توان کاری انجام داد.
You can not get a quart into a pin pot
نمی توان بحر را در کوزه ریخت.
You are responsible for you
هر کس ضامن دوزخ و بهشت خویش است.
You can’t please everyone
همه را نمی توان از خود راضی نگه داشت.
You cannot unscramble eggs
کاری است گذشته، سبویی است شکسته.
You cannot teach an old dog new trick
پیر را تعلیم دادن مشکل است.
You cannot make a silk purse out of a sow’s ear
از تخم مرغ پشم نتوان چید.
You should never judge a book by its cover
از روی ظاهر نباید قضاوت کرد.
ما برون را ننگریم و قال را ما درون را بنگریم و حال را
You have to crawl before you can walk
قبل از راه رفتن باید خزیدن رایاد گرفت.
You can catch more flies with honey than you can with vinegar
هر کاری راهی دارد.
When it rains, it pours
چو بد آید هر چه آید بد شود.
Barking dogs seldom bite
سگی که واق واق می کنه، گاز نمی گیره
A poor workman blames his tools
عروس نمی توانست برقصد، می گفت زمین کج است
First catch your hare, then cook him
مرغی که در هواست نباید به سیخ کشید
It’s never too late to mend
ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است
Faith will move mountains
ایمان کوه ها را جابه جا می کند
To move heaven and Earth
آسمان را به زمین دوختن
milk the ram
آب در هاون سائیدن
fingers are all thumbs
دست و پا چلفتی است
burnt child dreads the fire
مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد
A cat may look at a king
به اسب شاه گفته یابو
He that will steal an egg will steal an ox
تخم مرغ دزد شتردزد می شود
There is no smoke without fire
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها
Close but no cigar
خوب گفتی، ولی نه آنچه باید می گفتی
Eagles don’t catch flies
شاهین حشره شکار نمیکنه
Every man has a price
هر کسی یه قیمتی داره
Don't bite the hand that feeds you
نمک خوردی نمکدان مشکن
To go with the stream
همرنگ جماعت شدن
He is a button short
یک تخته اش کم است
Every cloud has a silver lining
در نا امیدی بسی امید است
dance to a person's tune
به ساز کسی رقصیدن
علاوه بر ضرب المثل ها، دانستن و به کار بردن اصطلاحات رایج زبان انگلیسی در مکالمات، موجب می شود صحبت کردن شما شیرین تر و نزدیک تر به انگلیسی زبانان شود. بهترین راه یادگیری اصطحالات رایج، از طریق مطالعه مستقیم آن ها و دیدن فیلم و سریال می باشد زیرا با دانستن معنای دقیق واژه ها، فقط ترجمه جمله را می فهمید ولی مفهوم ان را درک نخواهید کرد. در ادامه برخی از اصطلاحات رایج و پرکاربرد زبان انگلیسی و معنای فارسی آن ها را می بینید.
to what end
به چه منظور
You must hand it to him
باید به کارش ایولله گفت.
You make me ill with your speech
با صحبتهایت حالم را بهم میزنی.
...I dare say
به جرأت میتوانم بگویم…
Mind your eye
بپایید. ملتفت باشید.
Excuse my back
ببخشید پشتم به شماست.
upon my word
به شرافتم سوگند
on my own account
بهحساب خودم
He takes after his father
(قیافهاش) به پدرش رفته.
It is all the same to me
به حال من فرقی نمیکند….
It does not answer my purpose
بدرد من نمی خورد.
?What is that to you
به تو چه؟
Between you and me
بین خودمان باشد.
It is not concern of mine
بهمن مربوط نیست.
Honesty is best policy
آدم خوشمعامله شریک مال مردم است.
I’m hanged if I know. / I’ll be hanged if I know
به هیچ وجه نمیدانم.
I am greatly honored
باعث افتخار من است.
Pick on someone your own size
برو با همقد خودت طرف بشو.
I take my hat off to you. /take my hat off to
بابا ایوالله!
Don’t twist the lion’s tail
با دم شیر بازی نکن.
A widow’s mite
برگ سبزی است تحفهی درویش.
Let me gather my breath
بگذارید نفسم جا بیاید.
at the instance of
برحسب تقاضای…
Mind your own business
سرت به کار خودت باشه. سرت تو لاک خودت باشه.
I am off color
بیحالم. بیحوصله ام.
Do good to others
به دیگران نیکی کنید.
Snap into it
بجنبید. زودباشید.
None of your sauce
بیادبی و پررویی موقوف.
The devil take him
بره به جهنم.
!Clear out
برو گم شو!
For all I care
تا آنجا که به من مربوط می شود.
!Go along with you/get lost
برو پی کارت!
!Good show
بارک الله!
!Go to the devil
برو به جهنم!
He is second to none
بالادست ندارد.
...It looks to me
بنظر من….
It is up to you
بسته به میل خودت است./هرطور میلتان است.
...It was not for nothing that
بیخود نبود که…
Here’s to you
به سلامتی شما. (هنگام نوشیدن)
In a family way
بی رودربایستی
Money doesn’t grow on trees
پول که علف خرس نیست.
It all depends
تا چه پیش آید.
To the best of my ability
تا جایی که در توان من است.
He is neck-deep in trouble
تا خرخره گرفتار مشکل است.
...For the best of my knowledge
تا آنجا که من میدانم….
He robs his belly to cover his back
با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته.
Down this life
تف بر این زندگی.
While there is a while there is a hope
تا زندگی هست امید هست.
As far as the eye can reach
تا آنجا که چشم کار میکند.
Strike while the iron is hot
تا تنور گرم است نان را بچسبان.
Honesty is the best policy
صداقت بهترین سیاست است.
He is off the rails
توی باغ نیست.
Waste not, want not
نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد.
There is no smoke without fire
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.
This is only the beginning
تازه اولشه.
Spare the rod and spoil the child
تا نباشد چوب تر، فرمان نبرد گاو و خر.
Knowledge is power
توانا بود هر که دانا بود.
Divide and rule
تفرقه بنداز و حکومت کن.
?What is all about
جریان چیه؟
Control your tongue
جلوی زبونت رو بگیر.
Buzz off
بزن به چاک.
Help yourself
بفرمایید میل کنید. از خودتون پذیرایی کنید.
I am in a rather hole
بدجوری گیر کردم.
My pride was wounded
به غیرتم برخورد.
Wish nobody ill
بد هیچکس را نخواهید.
Cut your coat according to your cloth
پایت را به اندازهی گلیمت دراز کن.
Money talks
پول حلال مشکلات است.
Don’t involve me
پای مرا وسط نکشید.
He is on his last leg
پایش لب گور است.
...I have no choice but
چاره ای جز این ندارم.
!What do I care
بیخیالش!
A fat chance
چه خیال باطلی
?What is there in it
چه نفعی دارد؟
?Why were you feeding your eyes in the wedding party
چرا در مجلس عروسی داشتی چشم چرانی میکردی؟
The mills of God grind slowly
چوب خدا صدا ندارد.
?How much do I owe you
چقدر به شما بدهکارم؟
!What cheek
چه پررویی!
?What is to do
چه باید کرد؟
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید