تفاوت error و mistake در زبان انگلیسی و مثال کاربرد در جمله
دقیق به یاد دارم که پیش از ظهور ویروس کرونا در یک کنفرانس علمی بودم که یکی از صحبت کنندگان اصلی این کنفرانس دو لغت Error و mistake را به صورت مکرر استفاده میکرد و هر بار کاربرد متفاوتی را متوجه میشدم. به عنوان یک مترجم برای اولین بار بود که تصمیم گرفتم تفاوت اصلی این دو لغت را پیدا کرده و در ترجمه فارسی به انگلیسی خود از آنها استفاده کنم. از ابتدا میدانستم که لغت Error کاربرد رسمی دارد ولی لغت mistake در صحبتهای روزمره بیشتر استفاده میشود. ولی مطمئن بودم که داستان به همین صورت نبوده و کاربردهای این دو لغت تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند. امروز قصد دارم جزئیترین تفاوتهای این دو لغت نگاهی انداخته و کمک کنم این دو عبارت را بهتر استفاده کنید
ریشه لغت mistake در زبان انگلیسی
لغت mistake ریشه در زبان اروپای شمالی و کشورهای اسکاندیناوی داشته و در اصل لغت mistaka بوده و معنی آن برداشت اشتباه از یک چیز میباشد. لغت شناسان زبان انگلیسی عنوان میکنند mistaka خود از زبان انگلیسی دوره میانی گرفته شده و ترکیب پیشوند mis با لغت taka هست. تا قرن ۱۸ میلادی این لغت تنها به صورت یک فعل استفاده میشد ولی امروزه شما میتوانید از آن به عنوان فعل و اسم استفاده کنید.
ریشه لغت Error در زبان انگلیسی
کلمه error از کلمه لاتین error به معنای "سرگردان" گرفته شده است. کلمه لاتین errō به معنای "سرگردان شدن، اشتباه کردن" است. در همین راستا کلمه err از کلمه لاتین errare گرفته شده است که به معنای "سرگردان " است. کلمه error معانی زیر دارد:
- انحراف از حقیقت ناشی از جهل یا سهو، یک اشتباه
- توهین به اخلاق یا عدالت؛ تجاوز، عمل نادرست، گناه
- یک عمل یا شرایط انحراف ناآگاهانه یا غیر محتاطانه از یک کد رفتاری
- عملی که شامل انحراف غیر عمدی از حقیقت یا صحت است
کاربرد لغت mistake در زبان انگلیسی
لغت Mistake یک اقدام یا تصمیم انسانی است که عمدی نبوده و یا انتظار آن نمی رفته که چنین نتیجه اشتباهی را به همراه داشته باشه. لغت Mistake ممکن است به دلیل عدم آگاهی، بی دقتی یا قضاوت ضعیف اتفاق بیاف. به عنوان مثال؛ دانش آموزی که در آزمون پاسخ اشتباه می نویسد، اشتباه کرده است. در اصل Mistake نشات گرفته از یک تصمیم انسانی است که ممکن هست پس از گذر زمان تاثیر منفی آن مشخص شود. به مثال پیش رو دقت کنید. به مثال پیش رو دقت کنید؛
Selling the house was a mistake. Now we don't have the house and I lost all the money
فروش خانه اشتباه بود. الان خانه نداریم و همه پول را از دست دادم
در اینحا mistake به یک اشباه تصمیم گیری اشاره دارد که در گذشته اتخاذ شده و حالا مشخص شده که اشتباه هست.
کاربرد لغت Error در زبان انگلیسی
Error نیز همان معنای mistake را دارد. با این حال، کلمه Error نسبت به mistake رسمی تر بوده و کاربرد وسیع تری نیز دارد. معمولاً در نوشته های فنی و آکادمیک ، نرم افزار و کامپیوتر یا علوم ریاضی از Error استفاده می شود. در زیر چند نمونه از کاربردهای این کلمه آورده شده است:
This paper has several errors.
این مقاله دارای چندین خطا است.
He made an error of judgment.
او در قضاوت اشتباه کرد.
I received an error message saying that password is incorrect.
پیغام خطایی دریافت کردم مبنی بر اینکه رمز عبور اشتباه است.
لغت Error می تواند توسط انسان یا ماشین آلات مانند رایانه یا ماشین در یک کارخانه ایجاد شوند. لغت Error می تواند سیستماتیک یا تصادفی و ناشی از عوامل مختلفی مانند تعداد زیادی از mistake باشد. اما Error همچنین به دلیل نقص، اشکال یا مشکلات طراحی یا عملکرد یک سیستم ایجاد می شود. به عنوان مثال، ماشین حسابی که به دلیل عملکرد نادرست یک دکمه به یک مسئله ریاضی پاسخ اشتباه می دهد، یک error است.
There is an error in this report. You have used the wrong word.
در این گزارش خطایی وجود دارد. شما از کلمه اشتباه استفاده کرده اید.
تفاوت error و mistake در زبان انگلیسی
هر دو لغت به انجام کاری اشتباه اشاره دارند. با این حال، "mistake" رسمی نبوده و در مقایسه با " error" به خطای کوچکتری اشاره دارد. مردم زمانی دچار mistake می شوند که از قبل دانش داشته باشند، اما افرادی که این اشتباه را انجام می دهند نیاز به نگرانی و استرس ندارند. با این حال، «خطا» رسمیتر است و وقتی افراد خطا دارند، به دلیل عدم آگاهی مناسب است.
We make mistakes all of the time. Some can be big and some small.
ما همیشه اشتباه می کنیم. برخی می توانند بزرگ و برخی کوچک باشند.
یک برنامه کامپیوتری دارای یک خطای کدگذاری است که باعث از کار افتادن غیرمنتظره آن می شود. این یک خطای فنی (error) است، نه ناشی از نظارت انسانی.
شما نامه ای به دوست خود می نویسید و به طور تصادفی آن را به شخص اشتباهی خطاب می کنید. این یک mistake است زیرا نتیجه نظارت شخصی شماست.
یک کارخانه به دلیل خرابی دستگاه، دسته ای از محصولات معیوب تولید می کند. این یک mistake در فرآیند تولید است، نه اشتباهی که کارگران مرتکب شده اند.
در امتحان ریاضی، دانش آموزی به اشتباه دو عدد را ضرب می کند زیرا مشکل را اشتباه خوانده است. این mistake است که دانش آموز به دلیل سوء تفاهم مرتکب شده است.
یک دستگاه اندازه گیری علمی به دلیل کالیبراسیون ضعیف نتایج نادرستی می دهد. این یک error است، نه اشتباه دانشمندی که از دستگاه استفاده می کند.
هنگام ارائه یک سخنرانی عمومی، یک سخنران بخش مهمی از سخنرانی خود را فراموش می کند زیرا به اندازه کافی آماده نشده است. این mistake است که گوینده به دلیل عدم آمادگی انجام داده است.
The scientist reviewed the data meticulously to ensure there was no room for error in the experiment.
دانشمند داده ها را به دقت بررسی کرد تا مطمئن شود که در آزمایش جایی برای خطا وجود ندارد.
The error in the computer code caused the application to crash repeatedly.
خطا در کد کامپیوتر باعث از کار افتادن مکرر برنامه شد.
چند مثال از کاربرد Error در جمله
The error in the financial report was quickly identified and corrected before any significant damage occurred.
خطا در گزارش مالی به سرعت شناسایی و قبل از وقوع هر گونه خسارت قابل توجه اصلاح شد.
The error in the printed book led to several misspelled words, which the publisher had to fix in the next edition.
اشتباه در کتاب چاپ شده منجر به غلط املایی چند کلمه شد که ناشر مجبور شد در چاپ بعدی آن را برطرف کند.
The airline apologized for the error in the flight schedule, which inconvenienced many passengers.
این شرکت هواپیمایی بابت اشتباه در برنامه پرواز که باعث ناراحتی بسیاری از مسافران شد، عذرخواهی کرد.
چند مثال از کاربرد Mistake در جمله
I made a mistake on the crossword puzzle by misreading the clue, and it took me a while to correct it.
من با خواندن نادرست سرنخ در جدول کلمات متقاطع اشتباه کردم و مدتی طول کشید تا آن را اصلاح کنم.
Leaving your keys in the car was a costly mistake as it was stolen within minutes.
جا گذاشتن کلید در ماشین اشتباهی پرهزینه بود زیرا در عرض چند دقیقه به سرقت رفت.
It was an honest mistake when I accidentally deleted the important email; fortunately, it was recoverable from the trash folder.
این یک اشتباه صادقانه بود که من به طور تصادفی ایمیل مهم را حذف کردم. خوشبختانه از پوشه سطل زباله قابل بازیابی بود.
When taking the exam, I realized I had made a serious mistake in my calculations, and it significantly affected my final score.
هنگام شرکت در امتحان، متوجه شدم که در محاسباتم اشتباه جدی کرده ام و این به طور قابل توجهی بر نمره نهایی من تأثیر گذاشت.
The chef admitted that overcooking the steak was a regrettable mistake, and he offered to prepare a new one for the customer.
سرآشپز اعتراف کرد که پختن بیش از حد استیک یک اشتباه تاسف بار بود و به مشتری پیشنهاد داد استیک جدیدی تهیه کند.
مطالب مرتبط پیشنهادی:
گرامر one و ones، آموزش کامل و کاربرد ها با مثال
تفاوت big و large در انگلیسی و کاربرد هرکدام
مقالات مرتبط
نظرها
اولین نفری باشید که نظر میگذارید